به گزارش قدس خراسان، در حالی که موضوع مصرف گاز در این سوز و سرمای بی‌سابقه مشهد، به بحرانی جدی تبدیل شده و مدارس را به تعطیلی کشانده و بسیاری از کارکنان دستگاه‌های دولتی را خانه‌نشین کرده و ترس از قطع گاز کابوس شهروندان در این شب‌های سرد شده، هستند عده‌ای که فارغ از همه این دغدغه‌ها مایو برتن در استخرهای شخصی و خصوصی مجتمع‌های منتسب به برخی دستگاه‌ها رویای روزهای گرم تابستان و سواحل مدیترانه دارند!
آنچه در بالا خواندید، نه ادعا و نه خواب و خیال یک خبرنگار است، کافی است سری به سایت‌ها بزنید تا با مشاهده تبلیغات فراوان اجاره استخر در ویلاهای از ما بهتران به یک بام و دو هوای زمستان ۱۴۰۱ در مشهد گریه کنید.
چراغ استخرهای مجتمع ویلایی منتسب به شرکت برق، روشن است گوشی را برمی‌دارم و شماره یکی از این آگهی‌ها را می‌گیرم، خانم پشت خط می‌گوید: ۷ بعداز ظهر ویلا تحویل و ۵ بعد از ظهر روز بعد باید تخلیه شود، با آب و تاب از ویژگی‌های ویلای استخردارش می‌گوید و ادامه می‌دهد: گرمایش از کف و سوبلکس است، جکوزی و استخر ۵ در ٧، آب گرم و تصفیه دائمی دارد. نگران سلامت و بهداشت نباشید.
می‌گویم بچه کوچک دارم وضعیت گرمایش چطور است؟ خاطر جمع کش‌داری می گوید و باز هم با آب و تاب ادامه می‌دهد: اتاق‌های بالا چون هم گرمایش از کف دارند و هم اسپیلت، کاملا گرم است اصلا نگران نباشید اگر اسم ویلاهای بهارستان شرکت برق را اگر شنیده باشید خیلی مجهز و تمیزند!
شماره بعدی را می‌گیرم، اول مشغولی می‌زند و بعد از مدتی مردی جوان پاسخ می‌دهد: چند دقیقه بعد تماس می‌گیرم هنوز تماسش قطع نشده صدایی با لهجه مشهدی می‌گوید: "نِ بِرار او باغ اجاره رفت". منتظر می‌مانم تا خودش تماس بگیرد.
همین‌که جواب می‌دهم می‌گوید: ویلا حاشیه جاده، فول امکانات، ٢ هزار و ۵۰۰ متر مساحت ٢٢٠متر بنا، آب، برق، گاز شهری، شبی یک میلیون و دویست! مشتری‌های این چند شبم راضیِ راضی بودند و گرمای استخر حسابی به تن‌شان در این سرما چسبیده بود.
می گویم از گرما مطمئن باشم؟ با تاکید ادامه می‌دهد مثل خانه خودتان گرم است! می‌گویم می‌خواهیم از سرما فرار کنیم خانه‌مان سرد است.... خنده‌ای می‌کند و ادامه می‌دهد: این شب‌ها بیشتر مشتریانم خانواده با بچه کوچک هستند که هم از سرما فرار می‌کنند و هم تعطیلات می‌آیند فقط سریع قطعی کنید احتمالا برای فردا یا پس فردا شب سریع اجاره می‌شود!
سراغ تماس بعدی با یکی از شماره‌های مجتمع ویلایی زیتون( منتسب به قضات) می‌روم. صدای زمختی می پرسد چند نفرید؟ می‌گویم ۵ نفر. نوزاد هم داریم شرایط گرمایش ویلا چطور است؟ با خونسردی می‌گوید برای کی می‌خواهید؟ می‌گویم قبل تمام شدن این تعطیلات و دورکاری‌ها البته اگر اینترنت آنجا به راه باشد مناسب ماست.
مکثی می‌کند و می‌گوید: وسط هفته شبی یک میلیون و پانصد، پنج‌شنبه ٢ میلیون و شب جمعه ٣ میلیون. گرمایش از کف کاملا گرم! استخر و جکوزی با گرمایش از کف هم آب گرم است هم زمین اطراف استخر، سانتی‌متری سرما احساس نمی‌کنید! شماره‌ها را یکی یکی زنگ می‌زنم و با خودم می گویم کاش در سانت به سانت این شهر کمی عدالت بیشتر احساس می‌شد.
زیر لب با خود شعر شهریار را درباره زمستان زمزمه می‌کنم: زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را/ ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را/ ره ماتم سرای ما ندانم از که می‌پرسد/ زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را/ به دوش از برف بالاپوش خز ارباب می‌آید/ که لرزاند تن عریان بی برگ و نوایان را
گزارش از طاهره فجرداودلی
نظر شما